
پارت 5
سلام برو ادامه مطلب
از زبون راوی
آدرین ماشین رو روشن میکنه و به عمارت برمیگردن
آدرین به مرینت میگه : الکس ببخشید مرینت تو برو من ماشین رو نگه دارم بیام 😅
مرینت: هاها باشه من رفتم
مرینت وارد عمارت شد و دید که همه دارن به فیلم نگاه میکنن که آلیا میگه : چییی شد ؟
مرینت : چی ، چی شد
آلیا: پارتی دیگه تاخیر جنسیت دادی مخ زدی
مرینت : من خستم میرم تو یک از اتاق ها بخوابم از آدرین بپرسین اون همه چی رو کامل بهتون میگه
همون لحظه آدرین اومد و گفت : چی رو کامل میگم
مرینت: پارتی رو
آدرین : آهان اون باشه کامل کامل بهشون میگم تا کِیف کنن
مرینت : باشه من رفتم بخوابم
آلیا : باشه خوب بخوابی آدرین بیا اینجا چی شد
مرینت رفت داخل یکی از اتاق ها و روی تخت دراز کشید و داشت به سقف نگاه میکرد که خوابش برد
۱:۳۰ ساعت بعد
مرینت از خواب پاشد و ساعت رو نگاه کرد ساعت ۸:۳۰ بود و رفت حال ببینه بچه ها دارن چی کار میکنن
وقتی رفت حال همه داشتن فیلم میدین و پاپ کرن میخوردن که آلیا من رو دید و گفت : سلام دختر بیا اینجا فیلم نگاه کن و پاپ کرن بخور
مرینت : سلام آلیا باشه
مرینت رفت پیش آلیا نشست و به فیلم نگاه کرد و پاپ کرن خورد که فیلم تموم شد و ساعت ۱۰ بود که رز بهمون گفت : ع..ع بچه ها ببخشید اتاق های این عمارت ۳ تا اتاق داره مجبوریم دوتا اتاق دونفر باشه و یکی از اتاق ها ۳ نفر باشه
آلیا : منو و نینو ۲ نفر
رز : منو و دایمون و جولیکا ۳ نفر خب شما دونفر مرینت و آدرین تو یکی از اتاق ها باهم بخوابید
مرینت تو ذهنش : چییییییی
آدرین تو ذهنش : آررررررررره 🥳
رز : خب همگی شب بخیر
مرینت : شب بخیر
آدرین و مرینت وارد اتاق میشن که آدرین روی تخت میافته و میگه : اینه زندگی
مرینت : تو روی مبل میخوابی یا من بخوابم
آدرین: واسه چی
مرینت : این جور که نمیشه دو تامون هم روی یه تخت باشیم
آدرین : نکنه تو از من خجالت میکشی
مرینت : چی من نه 😳
آدرین : باشه خجالت نکش بیا بخواب دیگه
مرینت : اوف باشه
آدرین و مرینت دو تاشون هم روی تخت خوابید مرینت به اون طرف خوابیده بود که آدرین رو نبینه
ولی آدرین به طرف مرینت خوابیده بود که به مرینت میگه : بچرخ
مرینت : چرا
آدرین : تو بچرخ می فهمی
مرینت : باشه چرخیدم
مرینت به طرف آدرین چرخید که ....
برای پارت 6 چهار تا لایک 💬
خدانگهدار 👋🏻